[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
غسق (۴ بار)
. راغب غسق را شدت ظلمت گفته و گوید «غَسَقُ اللَّیْلُ: شِدَّةُ ظُلْمَتِهِ» در نهج البلاغه خطبه 48 آمده: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّما وَقَبَ لَیْلٌ وَ غَسَقَ» حمد خدا را هر وقت که شبی درآید و تیره شود. ولی مجمع، قاموس و اقرب آن را تاریکی اول شب گفتهاند به هر حال معنی آن تاریکی است خواه شدید باشد یا خفیف. معانی دیگری نیز از قبیل پر شدن و سیلان دارد طبرسی اصل آن را جریان با ضرر گفته است یعنی: نماز را از ظهر تا تاریکی شب (نصف شب) به جای آور همچنین نماز فجر را به جای آور. رجوع شود به «دلوک» که معنی آیه در آنجا توضیح داده شده. . «غاسق» را شب تاریک، ماه گرفته شده و هجوم کننده با ضرر گفتهاند در نهایه و کشاف هست: عایشه گوید: رسول خدا «صلی اللَّه و علیه و آله» دست مرا گرفت به ماه اشاره کرده فرمود: «تَعَوَّذی بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ هذا فَاِنَّهُ الْغاسِقُ اِذا وَقَبَ وَ وُقُوبُهُ دُخُولُهُ فَیالْکُسُوفِ وَاسْوِدادُهُ». ناگفته نماند: «الفلق» اعم و شامل هر شکافته شده است و نیز «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» اعم و شامل همه مخلوقات است، باید «غاسق» را نیز اعم گرفت تا در ردیف ماقبل بوده باشد چنانکه «النَّفَّاثاتِ» در مابعد نیز اعم است. لزومی ندارد که آن را شب تاریک معنی کنیم و اگر شب و غیره بالخصوص مراد بود لازم بود «الغاسق» گفته شود بهتر است آن را هاجم با ضرر، چنانکه طبرسی فرموده یا هاجم مخفی معنی کنیم زیرا غسق به معنی تاریکی است و آن توأم با پنهانی و خفا است و از مطلق غاسق به خدا پناه برده نشده بلکه با قید «اِذا وَقَبَ» میلیونها دردها، میکروبها، سرطانها، طاعونها، تصادفات، ضررها و غیره هست که همه مخفی و بی خبر به انسان هجوم میکنند و انسان آن وقت متوجه میشود که وارد شده و کار خود را کردهاند جلوگیری از آنها فقط با پناه بردن به خداست که قادر بر دفع همه آنهاست معنی آیات چنین میشود: بگو پناه میبرم به پروردگار فلق (مخلوق) از شر هر آنچه آفریده و از شر مهاجم پنهانی که داخل شود. رجوع شود به «فلق». *** . . غساق فقط دو بار در قرآن مجید به کار رفته و روشن است که از طعام اهل آتش میباشد طبرسی رحمهاللَّه آن را چرک بدبو گفته و علت تسمیه را جریان چرک ذکر کرده است گویند: «غَسَقَتِ الْقُرْحَةُ» یعنی چرک زخم جاری شد. راغب گوید: آنچه از پوست اهل آتش متقاطر شود. بعضیها غساق را آب کدر و کثیف گفتهاند و چون غساق در آیه مقابل «شراب» آمده ممکن است مراد از آن آب کثیف باشد.
غسق (۴ بار)
. راغب غسق را شدت ظلمت گفته و گوید «غَسَقُ اللَّیْلُ: شِدَّةُ ظُلْمَتِهِ» در نهج البلاغه خطبه 48 آمده: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّما وَقَبَ لَیْلٌ وَ غَسَقَ» حمد خدا را هر وقت که شبی درآید و تیره شود. ولی مجمع، قاموس و اقرب آن را تاریکی اول شب گفتهاند به هر حال معنی آن تاریکی است خواه شدید باشد یا خفیف. معانی دیگری نیز از قبیل پر شدن و سیلان دارد طبرسی اصل آن را جریان با ضرر گفته است یعنی: نماز را از ظهر تا تاریکی شب (نصف شب) به جای آور همچنین نماز فجر را به جای آور. رجوع شود به «دلوک» که معنی آیه در آنجا توضیح داده شده. . «غاسق» را شب تاریک، ماه گرفته شده و هجوم کننده با ضرر گفتهاند در نهایه و کشاف هست: عایشه گوید: رسول خدا «صلی اللَّه و علیه و آله» دست مرا گرفت به ماه اشاره کرده فرمود: «تَعَوَّذی بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ هذا فَاِنَّهُ الْغاسِقُ اِذا وَقَبَ وَ وُقُوبُهُ دُخُولُهُ فَیالْکُسُوفِ وَاسْوِدادُهُ». ناگفته نماند: «الفلق» اعم و شامل هر شکافته شده است و نیز «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» اعم و شامل همه مخلوقات است، باید «غاسق» را نیز اعم گرفت تا در ردیف ماقبل بوده باشد چنانکه «النَّفَّاثاتِ» در مابعد نیز اعم است. لزومی ندارد که آن را شب تاریک معنی کنیم و اگر شب و غیره بالخصوص مراد بود لازم بود «الغاسق» گفته شود بهتر است آن را هاجم با ضرر، چنانکه طبرسی فرموده یا هاجم مخفی معنی کنیم زیرا غسق به معنی تاریکی است و آن توأم با پنهانی و خفا است و از مطلق غاسق به خدا پناه برده نشده بلکه با قید «اِذا وَقَبَ» میلیونها دردها، میکروبها، سرطانها، طاعونها، تصادفات، ضررها و غیره هست که همه مخفی و بی خبر به انسان هجوم میکنند و انسان آن وقت متوجه میشود که وارد شده و کار خود را کردهاند جلوگیری از آنها فقط با پناه بردن به خداست که قادر بر دفع همه آنهاست معنی آیات چنین میشود: بگو پناه میبرم به پروردگار فلق (مخلوق) از شر هر آنچه آفریده و از شر مهاجم پنهانی که داخل شود. رجوع شود به «فلق». *** . . غساق فقط دو بار در قرآن مجید به کار رفته و روشن است که از طعام اهل آتش میباشد طبرسی رحمهاللَّه آن را چرک بدبو گفته و علت تسمیه را جریان چرک ذکر کرده است گویند: «غَسَقَتِ الْقُرْحَةُ» یعنی چرک زخم جاری شد. راغب گوید: آنچه از پوست اهل آتش متقاطر شود. بعضیها غساق را آب کدر و کثیف گفتهاند و چون غساق در آیه مقابل «شراب» آمده ممکن است مراد از آن آب کثیف باشد.
wikialkb: غَسّاقا