غزیدن

لغت نامه دهخدا

غزیدن. [ غ َ دَ ] ( مص ) شعوری در لسان العجم ( ورق 183 الف ) آن را به معنی غریدن آرد و گوید: غزیدن و غریدن ؛ یعنی چیدن و روی هم گذاشتن ، و به معنی آنچه روی هم چیده و انباشته شود. و این معانی در فرهنگهای فارسی دیده نشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس