غزوه ذات السلاسل. [ غ َزْ وَ ی ِ تِس ْ س َ س ِ ] ( اِخ ) یا ذات السلسل. رسول خدا عمروبن عاص را به «بلی » و «عُذره » فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت کند. هنگامی که عمرو به زمین جذام که آن را سلاسل نیز گویند رسید ترسید و از پیغامبر کمک خواست. وی ابوعبیدةبن جراح را با گروهی از مهاجران که در میان ایشان ابوبکر و عمر بود فرستاد وبه ابوعبیدة فرمود که با عمرو عاص اختلاف مکنید، و ابوعبیدة از عمرو اطاعت کرد. عمرو با 500 تن حرکت کردو به بلاد بلی داخل شد و بر آنجا استیلا یافت و به هرجای که میرسید به او خبر میدادند که گروهی آنجا بوده اند و چون آمدن او را شنیده اند پراکنده شده اند. عمرو همچنان پیش میرفت تا به أقصای بلاد بلی و عذره و بلقین رسید. و در آخر کار گروهی را دید و با آنان ساعتی جنگید و آنان را شکست داد. ( از تاریخ ابن اثیر ج 2 ص 111 و امتاع الاسماع صص 352 - 353 به اختصار ). رجوع به طبقات ابن سعد چ بیروت 1376 هَ. ق. ج 2 ص 131 شود.