[ویکی اهل البیت] بدر صغری از غزوات پیامبر اکرم (ص) است که بعلت عدم حضور مشرکان مکه به ریاست ابوسفیان در این جنگ با پیروزی و به نفع سپاهیان اسلام به اتمام رسید.
بدر صغری نام بازاری بوده که از آغاز ذی قعده تا هشتم آن ماه بازار مزبور در بدر تشکیل می شد و مانند بازارهای دیگر عرب در آن چند روز مرکز داد و ستد و سرودن اشعار و خطبه ها و اظهار فضل قبایل و افراد بوده است.
چون ابوسفیان می خواست پس از جنگ احد از مدینه به مکه بازگردد فریاد زد: وعده ما و شما سال دیگر در بدر! و پیغمبر صلی الله علیه و آله نیز دستور داد پاسخ او را بدهند و آمادگی خود و مسلمانان را برای این جنگ به او اعلام کنند.
چون موعد مزبور فرا رسید ابوسفیان با مشکلات زیادی که در پیش داشت آماده حرکت به سوی بدر شد و به گفته برخی از مورخین برای آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آمدن بدان سو بترساند و به وسیله ای این جنگ را به تاخیر اندازد به نعیم بن مسعود اشجعی که از مکه عازم مدینه بود.
گفت: نعیم! می توانی پیغامی از من برای محمد ببری و کاری را که می گویم انجام دهی و من در عوض فلان مبلغ به تو بدهم! نعیم پرسید: چه پیغامی و چه کاری است؟
ابوسفیان گفت: من با محمد و یارانش قرار جنگ در این وقت گذارده ام و امسال خشک سالی است و این کار برای ما زیان بار است، اما از آن سو می ترسم محمد و یارانش روی وعده ای که داریم به بدر بیاید و چون ببیند ما نیامده ایم بر ما دلیر شوند و از نظر سایر قبایل و عرب های دیگر نیز آمدن آن ها و نرفتن ما صورت خوبی ندارد، از این رو می خواهم تو به یثرب بروی و به هر زبانی که می توانی و به هر ترتیبی که می دانی این جنگ را به تاخیر اندازی!
نعیم به مدینه آمد و خدمت پیغمبر اسلام رسید و آن چه توانست درباره اهمیت لشکر قریش و اسلحه و افراد سپاه فراوان آن ها برای آن حضرت نقل کرد و می خواست با این سخنان دروغ، آن حضرت را به نحوی از حرکت به سوی بدر منصرف سازد، اما رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست من به جنگ او خواهم رفت اگر چه هیچ کس با من نیاید و سپس پرچم جنگ را بسته و به دست امام علی علیه السلام داد و با یک هزار و پانصد نفر از مسلمانان از مدینه خارج شد و ده اسب نیز همراه داشتند.
و چون در بدر صغری گروه های زیادی از قبایل عرب برای داد و ستد و تجارت و سایر امور اجتماعی جمع می شدند مسلمانان اموال تجارتی و کالاهای زیادی نیز همراه خود برداشتند تا در صورت امکان آن ها را به فروش رسانده و به وسیله آن تجارتی نیز بکنند.
بدر صغری نام بازاری بوده که از آغاز ذی قعده تا هشتم آن ماه بازار مزبور در بدر تشکیل می شد و مانند بازارهای دیگر عرب در آن چند روز مرکز داد و ستد و سرودن اشعار و خطبه ها و اظهار فضل قبایل و افراد بوده است.
چون ابوسفیان می خواست پس از جنگ احد از مدینه به مکه بازگردد فریاد زد: وعده ما و شما سال دیگر در بدر! و پیغمبر صلی الله علیه و آله نیز دستور داد پاسخ او را بدهند و آمادگی خود و مسلمانان را برای این جنگ به او اعلام کنند.
چون موعد مزبور فرا رسید ابوسفیان با مشکلات زیادی که در پیش داشت آماده حرکت به سوی بدر شد و به گفته برخی از مورخین برای آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آمدن بدان سو بترساند و به وسیله ای این جنگ را به تاخیر اندازد به نعیم بن مسعود اشجعی که از مکه عازم مدینه بود.
گفت: نعیم! می توانی پیغامی از من برای محمد ببری و کاری را که می گویم انجام دهی و من در عوض فلان مبلغ به تو بدهم! نعیم پرسید: چه پیغامی و چه کاری است؟
ابوسفیان گفت: من با محمد و یارانش قرار جنگ در این وقت گذارده ام و امسال خشک سالی است و این کار برای ما زیان بار است، اما از آن سو می ترسم محمد و یارانش روی وعده ای که داریم به بدر بیاید و چون ببیند ما نیامده ایم بر ما دلیر شوند و از نظر سایر قبایل و عرب های دیگر نیز آمدن آن ها و نرفتن ما صورت خوبی ندارد، از این رو می خواهم تو به یثرب بروی و به هر زبانی که می توانی و به هر ترتیبی که می دانی این جنگ را به تاخیر اندازی!
نعیم به مدینه آمد و خدمت پیغمبر اسلام رسید و آن چه توانست درباره اهمیت لشکر قریش و اسلحه و افراد سپاه فراوان آن ها برای آن حضرت نقل کرد و می خواست با این سخنان دروغ، آن حضرت را به نحوی از حرکت به سوی بدر منصرف سازد، اما رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست من به جنگ او خواهم رفت اگر چه هیچ کس با من نیاید و سپس پرچم جنگ را بسته و به دست امام علی علیه السلام داد و با یک هزار و پانصد نفر از مسلمانان از مدینه خارج شد و ده اسب نیز همراه داشتند.
و چون در بدر صغری گروه های زیادی از قبایل عرب برای داد و ستد و تجارت و سایر امور اجتماعی جمع می شدند مسلمانان اموال تجارتی و کالاهای زیادی نیز همراه خود برداشتند تا در صورت امکان آن ها را به فروش رسانده و به وسیله آن تجارتی نیز بکنند.
wikiahlb: غزوه_بدر_صغرى