[ویکی نور] غزلیات خواجوی کرمانی، مشتمل بر بخش غزلیات اشعار کمالالدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی (متوفی 750/752ق)، از مشاهیر شعرا و عرفای قرن هفتم هجری است. این اثر به کوشش حمید مظهری توسط مرکز کرمانشناسی گردآوری شده است.
کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و 932 غزل است. غزلیات تا سرحد امکان بهترتیب قافیه مرتب و در سمت راست هر غزل یکی از حروف «ح»، «س» و «ش» قید گردید تا مشخص شود این غزل به کدامیک از سه دیوان - حضریات، سفریات و شوقیات - تعلق دارد.
ناشر اثر در مقدمه کتاب با اشاره به بیمهری در معرفی آثار و اندیشههای مشاهیر و مفاخر کرمان مینویسد: «کرمان علیرغم آنهمه غنای معنوی و ارزشهای وسیع مادی و قدمت تاریخی، معالاسف ناشناخته و مهجور مانده و صد البته تاوان سنگینی را از این بابت پرداخته است. چه امکانات وسیع مادی و اندیشههای منور و روشنی که مستور بودند و بلااستفاده ماندند و سرانجام در خاک شدند. طبیعی است موقعیتهایی اینچنین، ارزشها را به هدر داده و شکوفایی استعدادها را مانع میشود. جای بسی تأسف است که علم و آگاهی از مشاهیر و مفاخر و افاضل استان کرمان آنقدر محدود است که گاه فقط به بیان نام بزرگان و احتمالاً محدود فعالیت علمیاشان خلاصه میشود. امروز از خواجو، ابوحامد فؤاد و... فقط نامی باقی است و چه بسیارند بزرگان و خبرگان و زبدههایی که حتی نامشان نیز باقی نمانده...». سپس با معرفی چند تن از بزرگان، به معرفی خواجوی کرمانی پرداخته، ادامه میدهد: «بالاخره به چهره برتر شعر و ادب دیارمان خواجوی کرمانی میرسیم که در توانایی او همین بس که خواجه بزرگوار، حافظ شیراز فرماید: دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو. او که بدایت تا نهایت زندگیاش را در تحقیق و تتبع و سفر و کسب معرفت و تلمذ در محضر بزرگان گذراند و بیش از چهل هزار بیت شعر از خود بهجا گذاشت که بهراستی گنجینه گرانبها و ارزشمندی برای تاریخ شعر و ادبیات این مرزوبوم بشمار میرود و عجبا که حتی چهره روشن و پرفروغ این عارف و ادیب و شاعر وارسته نیز غبار ایام گرفته و کمتر نام و یادی از او باقی است».
سپس اشاره میکند که از کلیه غزلیات دیوانهای صنایع الکمال و بدایع الجمال شامل معنویات، سفریات و شوقیات استفاده شده است.
لازم به توضیح است که مـطالب مندرج در دیوان اشعار خواجو بدین تفصیل است:
از وجوه تـمایز دیـوان خـواجو نسبت به بسیاری از دیوانهای شعر فارسی، تقسیمبندی مـوضوعی شـعرهاست. خواجو احتمالاً خود شعرهایش را به این شکل درآورده است. چنانکه گذشت دیوان خواجو به دو بخش عمده صنایع الکمال و بدایع الجمال منقسم میشود. پیش از خـواجو این تقسیمبندی در شعرهای سنایی، سعدی و امیرخسرو دهلوی سابقه داشته و بعد از او در جامی اتّفاق افتاده است. خواجو شاید در این وجـه از شـعرها تـحت تأثیر شاعران پیش از خود، بهخصوص سعدی بوده باشد. در دیوان چاپی گـاه ایـن تقسیمبندی به هم خورده است؛ بدین شکل که یک غزل در نسخه «اساس» و «ب» در «بدایع الجمال» است و این را نـسخه «مـج» کـه مصحّح در اختیار نداشته هم تأیید میکند؛ ولی در دیوان چاپی در «صنایع الکمال» و گاه یک غـزل کـه جـایگاهش در «سفریات» است و محتوای آن تأیید میکند که در «سفر» سروده شده، در بین غزلهای «حضریات» است و نـیز گـاه غـزلی در بین قصیدههای دیوان چاپی است.
کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و 932 غزل است. غزلیات تا سرحد امکان بهترتیب قافیه مرتب و در سمت راست هر غزل یکی از حروف «ح»، «س» و «ش» قید گردید تا مشخص شود این غزل به کدامیک از سه دیوان - حضریات، سفریات و شوقیات - تعلق دارد.
ناشر اثر در مقدمه کتاب با اشاره به بیمهری در معرفی آثار و اندیشههای مشاهیر و مفاخر کرمان مینویسد: «کرمان علیرغم آنهمه غنای معنوی و ارزشهای وسیع مادی و قدمت تاریخی، معالاسف ناشناخته و مهجور مانده و صد البته تاوان سنگینی را از این بابت پرداخته است. چه امکانات وسیع مادی و اندیشههای منور و روشنی که مستور بودند و بلااستفاده ماندند و سرانجام در خاک شدند. طبیعی است موقعیتهایی اینچنین، ارزشها را به هدر داده و شکوفایی استعدادها را مانع میشود. جای بسی تأسف است که علم و آگاهی از مشاهیر و مفاخر و افاضل استان کرمان آنقدر محدود است که گاه فقط به بیان نام بزرگان و احتمالاً محدود فعالیت علمیاشان خلاصه میشود. امروز از خواجو، ابوحامد فؤاد و... فقط نامی باقی است و چه بسیارند بزرگان و خبرگان و زبدههایی که حتی نامشان نیز باقی نمانده...». سپس با معرفی چند تن از بزرگان، به معرفی خواجوی کرمانی پرداخته، ادامه میدهد: «بالاخره به چهره برتر شعر و ادب دیارمان خواجوی کرمانی میرسیم که در توانایی او همین بس که خواجه بزرگوار، حافظ شیراز فرماید: دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو. او که بدایت تا نهایت زندگیاش را در تحقیق و تتبع و سفر و کسب معرفت و تلمذ در محضر بزرگان گذراند و بیش از چهل هزار بیت شعر از خود بهجا گذاشت که بهراستی گنجینه گرانبها و ارزشمندی برای تاریخ شعر و ادبیات این مرزوبوم بشمار میرود و عجبا که حتی چهره روشن و پرفروغ این عارف و ادیب و شاعر وارسته نیز غبار ایام گرفته و کمتر نام و یادی از او باقی است».
سپس اشاره میکند که از کلیه غزلیات دیوانهای صنایع الکمال و بدایع الجمال شامل معنویات، سفریات و شوقیات استفاده شده است.
لازم به توضیح است که مـطالب مندرج در دیوان اشعار خواجو بدین تفصیل است:
از وجوه تـمایز دیـوان خـواجو نسبت به بسیاری از دیوانهای شعر فارسی، تقسیمبندی مـوضوعی شـعرهاست. خواجو احتمالاً خود شعرهایش را به این شکل درآورده است. چنانکه گذشت دیوان خواجو به دو بخش عمده صنایع الکمال و بدایع الجمال منقسم میشود. پیش از خـواجو این تقسیمبندی در شعرهای سنایی، سعدی و امیرخسرو دهلوی سابقه داشته و بعد از او در جامی اتّفاق افتاده است. خواجو شاید در این وجـه از شـعرها تـحت تأثیر شاعران پیش از خود، بهخصوص سعدی بوده باشد. در دیوان چاپی گـاه ایـن تقسیمبندی به هم خورده است؛ بدین شکل که یک غزل در نسخه «اساس» و «ب» در «بدایع الجمال» است و این را نـسخه «مـج» کـه مصحّح در اختیار نداشته هم تأیید میکند؛ ولی در دیوان چاپی در «صنایع الکمال» و گاه یک غـزل کـه جـایگاهش در «سفریات» است و محتوای آن تأیید میکند که در «سفر» سروده شده، در بین غزلهای «حضریات» است و نـیز گـاه غـزلی در بین قصیدههای دیوان چاپی است.
wikinoor: غزلیات_خواجوی_کرمانی