گر حور زره پوش بود ماه کمان کش
گر سرو غزلگوی بود کبک قدح خوار.
رودکی.
بوسه ای از لب تو خواهم و شعر از لب توکه شکربوسه نگاری و غزلگوی نگار.
فرخی.
من غزلگوی توام تا تو غزلخوان منی ای غزلگوی غزلخوان غزلخواه ببال.
فرخی.
خردمندی که از رایم خبر دارد ز ایمائی غزلگویی که مرغان را به بانگ آرد به آوایی.
فرخی.
گرنه بیدل گشت بلبل چون کند چندین خروش ورنه عاشق گشت قمری چون کند چندین فغان !
بوستان اکنون چو بزم خسروان آراسته
و اندرو بلبل غزلگوی است و قمری مدح خوان.
امیر معزی ( از آنندراج ).
بلبل بر شاخ گل هنوز غزلگوی فاخته در بوستان هنوز به فریاد.
سروش اصفهانی.