[ویکی نور] «محمد غزالی»، در سال 1334ق، در کشور مصر، در روستای «نکلا العنب» واقع در استان «بحیره» چشم به جهان گشود. پدرش «شیخ احمد السقا» مردی تاجر و بادیانت بود.
محمد پس از گذراندن دوران کودکی، برای فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم اسلامی، وارد مکتب خانه روستا شد. در آغاز، آیات قرآن را فراگرفت و پس از مدتی توانست تمام قرآن را حفظ نماید، سپس وارد دانشکده اسکندریه وابسته به دانشگاه الازهر شد و به تحصیل علوم دینی اشتغال یافت. وی در ایام تحصیل، با اساتید خود گفتگوها و مناظرات علمی داشت و انتقادهای او در کلاس درس، زبانزد استادان و هم شاگردی هایش بود. مهم ترین استاد او در دانشکده اسکندریه، «شیخ ابراهیم غرباوی» بود که غزالی بارها در حق وی و استاد دیگرش «شیخ عبدالعزیز بلال» زبان به ستایش گشوده است.
وی در ادامه تحصیلاتش وارد دانشگاه الازهر شد و پس از چهار سال تحصیل، در سال 1360ق، در سن 26 سالگی از این دانشگاه فارغ التحصیل گشت. وی در آنجا درس استادانی چون: «شیخ عنانی»، «امام محمد ابوزهره»، «شیخ عبدالعظیم زرقانی»، «شیخ محمود شلتوت» و «حسن البناء» را درک کرد. حسن البناء، بیشترین تأثیر را بر ذهن و فکر غزالی گذاشت. نخستین ملاقات غزالی با این استاد، هنگامی بود که وی در دانشکده اسکندریه مشغول تحصیل بود و در یکی از شب های درسی، حسن البناء را که برای دیدار دانشجویان به این دانشکده آمده بود، ملاقات نمود. غزالی از این استاد خود، به «مجدد اسلام در قرن چهاردهم هجری» یاد می کند و معتقد است تربیت روحی و اسلامی استاد، اثر ماندگاری در جامعه اسلامی مصر گذاشت و باعث تربیت نسلی انقلابی و اسلامی در مصر گردید.
غزالی پس از اینکه از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل گشت، اجازه نامه تدریس به او اهدا شد و در دانشکده اصول دین و مرکز بررسی های عربی و اسلامی دانشگاه الازهر مشغول تدریس و فعالیت علمی شد. پس از مدتی ریاست شورای معارف اسلامی را نیز هم زمان با اشتغال به تدریس بر عهده گرفت. در این شورا به دانشجویان، رشته های فرهنگ اسلامی و مبانی دین و شریعت را در سطح فوق لیسانس و دکترا تعلیم می دادند و غزالی بیشترین سهم را در تربیت این دانشجویان داشت. برخی از شاگردانی که وی در دانشگاه الازهر تربیت نمود، اکنون جزء متفکران و فقهای بزرگ اهل سنت هستند. از جمله شاگردان او «شیخ یوسف القرضاوی» و «حسین حسن الطویل» هستند.
وی در سال 1362ق، از طرف وزارت اوقاف و امور خیریه مصر به سمت امام جماعت و خطیب جمعه مسجد «القبة الخضراء» در قاهره منصوب گردید و پس از مدتی به استخدام وزارت اوقاف مصر درآمد و به عنوان وکیل وزارت اوقاف در امور تبلیغی اسلامی منصوب شد. یکی از وظایف غزالی در این مقام، نظارت بر امور مساجد کشور بود. در همین ایام، از طرف وزارت اوقاف مصر به کشورهای عربستان سعودی و قطر سفر کرد و در آنجا ضمن انجام مأموریت تبلیغی، در دانشگاه های وابسته به الازهر به تدریس پرداخت. وی با اینکه یکی از کارمندان مهم دولتی بشمار می آمد، هیچ گاه از وظیفه اصلی خود به عنوان یک عالم دینی، غافل نبود و همواره در گفتار و کردارش، خدا و اسلام را در نظر داشت؛ چنان که وقتی در پی مرگ «نکرومه»، فرمانروای سوسیالیست کشور غنا قرار شد از سوی دولت مصر مجلس ترحیمی برای او در مسجد «عمر مکرم» ترتیب دهند، وی با این برنامه مخالفت کرد و سرانجام این مجلس را در کلیسای «شیرا» برگزار نمودند.
محمد پس از گذراندن دوران کودکی، برای فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم اسلامی، وارد مکتب خانه روستا شد. در آغاز، آیات قرآن را فراگرفت و پس از مدتی توانست تمام قرآن را حفظ نماید، سپس وارد دانشکده اسکندریه وابسته به دانشگاه الازهر شد و به تحصیل علوم دینی اشتغال یافت. وی در ایام تحصیل، با اساتید خود گفتگوها و مناظرات علمی داشت و انتقادهای او در کلاس درس، زبانزد استادان و هم شاگردی هایش بود. مهم ترین استاد او در دانشکده اسکندریه، «شیخ ابراهیم غرباوی» بود که غزالی بارها در حق وی و استاد دیگرش «شیخ عبدالعزیز بلال» زبان به ستایش گشوده است.
وی در ادامه تحصیلاتش وارد دانشگاه الازهر شد و پس از چهار سال تحصیل، در سال 1360ق، در سن 26 سالگی از این دانشگاه فارغ التحصیل گشت. وی در آنجا درس استادانی چون: «شیخ عنانی»، «امام محمد ابوزهره»، «شیخ عبدالعظیم زرقانی»، «شیخ محمود شلتوت» و «حسن البناء» را درک کرد. حسن البناء، بیشترین تأثیر را بر ذهن و فکر غزالی گذاشت. نخستین ملاقات غزالی با این استاد، هنگامی بود که وی در دانشکده اسکندریه مشغول تحصیل بود و در یکی از شب های درسی، حسن البناء را که برای دیدار دانشجویان به این دانشکده آمده بود، ملاقات نمود. غزالی از این استاد خود، به «مجدد اسلام در قرن چهاردهم هجری» یاد می کند و معتقد است تربیت روحی و اسلامی استاد، اثر ماندگاری در جامعه اسلامی مصر گذاشت و باعث تربیت نسلی انقلابی و اسلامی در مصر گردید.
غزالی پس از اینکه از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل گشت، اجازه نامه تدریس به او اهدا شد و در دانشکده اصول دین و مرکز بررسی های عربی و اسلامی دانشگاه الازهر مشغول تدریس و فعالیت علمی شد. پس از مدتی ریاست شورای معارف اسلامی را نیز هم زمان با اشتغال به تدریس بر عهده گرفت. در این شورا به دانشجویان، رشته های فرهنگ اسلامی و مبانی دین و شریعت را در سطح فوق لیسانس و دکترا تعلیم می دادند و غزالی بیشترین سهم را در تربیت این دانشجویان داشت. برخی از شاگردانی که وی در دانشگاه الازهر تربیت نمود، اکنون جزء متفکران و فقهای بزرگ اهل سنت هستند. از جمله شاگردان او «شیخ یوسف القرضاوی» و «حسین حسن الطویل» هستند.
وی در سال 1362ق، از طرف وزارت اوقاف و امور خیریه مصر به سمت امام جماعت و خطیب جمعه مسجد «القبة الخضراء» در قاهره منصوب گردید و پس از مدتی به استخدام وزارت اوقاف مصر درآمد و به عنوان وکیل وزارت اوقاف در امور تبلیغی اسلامی منصوب شد. یکی از وظایف غزالی در این مقام، نظارت بر امور مساجد کشور بود. در همین ایام، از طرف وزارت اوقاف مصر به کشورهای عربستان سعودی و قطر سفر کرد و در آنجا ضمن انجام مأموریت تبلیغی، در دانشگاه های وابسته به الازهر به تدریس پرداخت. وی با اینکه یکی از کارمندان مهم دولتی بشمار می آمد، هیچ گاه از وظیفه اصلی خود به عنوان یک عالم دینی، غافل نبود و همواره در گفتار و کردارش، خدا و اسلام را در نظر داشت؛ چنان که وقتی در پی مرگ «نکرومه»، فرمانروای سوسیالیست کشور غنا قرار شد از سوی دولت مصر مجلس ترحیمی برای او در مسجد «عمر مکرم» ترتیب دهند، وی با این برنامه مخالفت کرد و سرانجام این مجلس را در کلیسای «شیرا» برگزار نمودند.
wikinoor: غزالی،_محمد