غزالک.[ غ َ ل َ ] ( اِ مصغر ) غزال کوچک. رجوع به غزال شود. || مجازاً به معنی زن زیبارو : گرد غزالکان و گوزنان بزم شاه فحلی کند چو گورخرک گرد مادرک.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 650 ).