غریژن


معنی انگلیسی:
slime

لغت نامه دهخدا

غریژن. [ غ َ ژَ ] ( اِ ) خلاب و گل سیاه. ( از برهان قاطع ذیل غریزن ). لجن و گل و لای ته حوض را گویند. غریفج. غریفژ. ( انجمن آرا ). غریرن . غریزن. غریژنگ. غلیزن. ( برهان قاطع ). لوش.

فرهنگ عمید

= غریژنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس