غرینش

لغت نامه دهخدا

غرینش. [ غ ُ ن ِ ] ( اِ ) غرنبه و بانگ و فریاد و غوغا. غرینه. ( ناظم الاطباء ).

غرینش. [ غ ِ ن ِ ] ( اِخ ) معرب گرینویچ . ( از اعلام المنجد ). رجوع به گرینویچ شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس