غریز
لغت نامه دهخدا
غریز. [ غ ُ رَ ] ( اِخ ) آبی است اندک به ضربة، و گفته اند آبشخوری است در بلاد ابی بکربن کلاب. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).
غریز. [ غ َرْ ری ] ( اِخ ) معرب گرز ، مستشرق فرانسوی. ( از اعلام المنجد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید