غریز

لغت نامه دهخدا

غریز. [ غ َ ] ( اِ ) به معنی حلم و بردباری باشد که ترک انتقام است از بدی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).

غریز. [ غ ُ رَ ] ( اِخ ) آبی است اندک به ضربة، و گفته اند آبشخوری است در بلاد ابی بکربن کلاب. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

غریز. [ غ َرْ ری ] ( اِخ ) معرب گرز ، مستشرق فرانسوی. ( از اعلام المنجد ).

فرهنگ فارسی

معرب گرز مستشرق فرانسوی

پیشنهاد کاربران

بپرس