غریراء

لغت نامه دهخدا

غریراء. [ غ ُ رَ ] ( ع اِ ) گیاهی است خوشبو. ( منتهی الارب ). نبت طیب. ( اقرب الموارد ). || غریر ( مرغ ). غرغور. زبزب. ( ازالموسوعة العربیة ذیل غریر ). رجوع به غُرَیر شود.

غریراء. [ غ ُ رَ ] ( اِخ ) جائی است در مصر. ( منتهی الارب ). موضعی است در مصر که وقعه موسی بن مصعب ، والی مصر پیش از مهدی در آنجا اتفاق افتاد، و موسی بن مصعب در آن وقعه در شوال سال 168 هَ. ق. کشته شد. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس