غریب گز

/qaribgaz/

معنی انگلیسی:
kind of nettle supposed to bite only strangers

لغت نامه دهخدا

غریب گز. [ غ َ گ َ ] ( اِ مرکب ) جانورکی که غسک و ساس نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) . نوعی کنه که در دامغان هست و گزیدگی آن بیماری ممتد و گاه منجر به هلاکت گردد، و نوعی از آن در میانج هست که آن را مَلَه نامند. این حشره غالباً در کاروانسراهای راه تهران به مشهد نیز پیدا شود. از حشرات محلی است که بومیان آنجا از آن ایمنی یافته اند ولی غربا را چون گزد مسموم کند. مله. شب گز. نوعی ساس.

فرهنگ فارسی

۱ - عقرب ۲ - نوعی ساس غسک ۳ - نوعی کنه ( در دامغان ) که گزیدگی آن بیماریی ممتد آرد و گاه منجر به هلاکت شود .

فرهنگ معین

( ~ . گَ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) ۱ - حشره ای که به غریبه نیش می زند و بومیان نسبت به آن مصونیت دارند. ۲ - عقرب . ۳ - ساس ، کَنِه .

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] نوعی کنه که غریبه ها را می گزد ولی بومیان نسبت به آن ایمنی یافته اند.
۲. (صفت فاعلی ) [مجاز] ویژگی آن که غریبان را آزار و اذیت می کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس