غریب دوستی

لغت نامه دهخدا

غریب دوستی. [ غ َ ] ( حامص مرکب ) عمل شخص غریب دوست. ملاطفت و مهربانی درباره مردم درویش و غریب و بینوا : و انصاف در آن است که در همدان اگر امن باشد، هیچ شهری در اسلام مقابل آن نباشد، از فراخی نعمت و درستی هوا و آب وغریب دوستی و درویش داری. ( مجمل التواریخ و القصص ).

فرهنگ فارسی

عمل غریب دوست مهربانی درباره غریبان .

پیشنهاد کاربران

بپرس