غرونق

لغت نامه دهخدا

غرونق. [ غ َ رَ ن َ ] ( ع ص ) جوان سپید خوب صورت. ( منتهی الارب ). ج ، غَرانِق ، غَرانیق ، غَرانِقَة. ( اقرب الموارد ). رجوع به غرنوق شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس