غرنیچی. [ غ َ ] ( اِ ) سرما و زمستان سخت. ( برهان قاطع ) ( اقرب الموارد ) ( انجمن آرا ). به حذف نون نیز دیده شده است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). سرمای سخت و زمستان و غرنچی به حذف تحتانی مخفف آن است. غرنیچی. [ غ َ ] ( اِخ ) نام شخصی است معین یا غیر معین : چو غرنیچی به محشر زنده گردد بسنجد طاعتش ایزد به میزان کم آید طاعتش گوید خدایا ترازو پله دارد سر بگردان.