غرنگیدن

لغت نامه دهخدا

غرنگیدن. [ غ َ رَ دَ ] ( مص ) غریویدن. رجوع به غریو شود. || غرنگ کردن. رجوع به غرنگ شود.

فرهنگ معین

(غَ رَ دَ ) (مص ل . ) ناله کردن .

فرهنگ عمید

غرنگ کردن، ناله برآوردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس