دیکشنری
مترجم
بپرس
غرموت
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
غرموت. [ غ ُ ] ( از روسی ، اِ ) غُرمود. غورمود. در اصطلاح گاریچیان غذا و خوراک اسبان : غرموت دادن.
فرهنگ معین
(غُ ) = غرمود. قرموت : غذا و خوراک اسب .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها