غرمب

/qoromb/

لغت نامه دهخدا

غرمب. [ غ ُ رُ ] ( اِ صوت ) در تداول شیرازیان آواز افتادن چیز سنگین در آب. ( فرهنگ نظام ). غُرُنْب. گرمب.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آواز افتادن چیزی سنگین در آب ۲ - آواز تصادم سنگ یا چیزی سنگین با جسمی ۳ - آواز انفجار گلوله .

فرهنگ عمید

= غرنب

پیشنهاد کاربران

بپرس