غرقه شده. [ غ َ ق َ / ق ِ ش ُدَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) غریق. در آب فرورفته. در آب مرده. در آب خفه شده. غارق. مغروق. غَرِق : ای غرقه شده به آب طوفان بنگر که به پیش تست زورق.ناصرخسرو.