غرض کردن

لغت نامه دهخدا

غرض کردن. [ غ َ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قصد کردن. || آزردن. ظلم و تعدی کردن. ضدیت کردن. حسد بردن. کینه ورزیدن. شعبده به کار بردن برای خرابی دیگری. ( ناظم الاطباء ). رجوع به غرض شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - قصد کردن ۲ - ظلم کردن تعدی کردن ۳ - کینه ورزیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس