غرشنه

لغت نامه دهخدا

غرشنه. [ غ ُ رِ ن َ / ن ِ ]( اِ ) گیاهی باشد که آن را به وقت تری و تازگی خورند، و چون خشک شود دست بدان شویند و به عربی اذخر ( کوم ) گویند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). گیاهی بود که آن را خورند و دست نیز بشویند. ( اوبهی ) ( از جهانگیری ).

پیشنهاد کاربران

بپرس