غرس الدین

لغت نامه دهخدا

غرس الدین. [ غ َ سُد دی ] ( اِخ ) رجوع به ابن شاهین شود.

غرس الدین. [ غ َ سُدْ دی ] ( اِخ ) ابن محمدبن احمد الخلیلی المدنی الانصاری. فقیه شافعی ، در ادب و فضل مقامی داشته است. اصل وی از خلیل ( در فلسطین ) بود، مدتی در قدس و مصر و بلاد روم اقامت کرد و در مدینه ساکن شد و در دمشق به سال 1057 هَ. ق. از دنیا رفت. از کتب وی «کشف الالتباس فیما خفی علی کثیر من الناس »درباره حدیث و «نظم الکنز» و «نظم مراتب الوجود للجیلی » است. شعر نیز می سرود. ( اعلام زرکلی ج 2 ص 758 ).

غرس الدین. [ غ َ سُدْ دی ] ( اِخ ) شیخ غرس الدین ابراهیم بن شهاب الدین بن الشیخ احمد النقیب. او راست : رساله الربع المجیب که مشتمل بر مقدمه و بیست باب که آغاز آن الحمدﷲ رب العالمین الخ است. ( کشف الظنون چ استامبول 1941م. ج 1 ستون 867 ).

غرس الدین. [ غ َ سُدْ دی ] ( اِخ ) حلبی. احمدبن ابراهیم حلبی. متوفی به سال 981 هَ.ق. او راست : کتاب فرائض غرس الدین و شرح آن. ( کشف الظنون ذیل فرائض ) و نیز تعلیقه ای بر تفسیر بیضاوی و کتاب فی علم الزایرجة. رجوع به احمدبن ابراهیم شود.

غرس الدین. [ غ َ سُدْ دی ] ( اِخ ) الظاهری ( 1410- 1467 م. ). حاکم اسکندریه و امیر حج بود ( 1436 ). به امارت کرک و صفد رسید. کتاب «زبدة کشف الممالک و بیان الطریق و المسالک » از اوست. ( از اعلام المنجد ).

فرهنگ فارسی

حلبی احمد بن ابراهیم دانشمند و مفسر ( ف . ۹۸۱ ه ق . ) . اوراست : کتاب فرائض غرس الدین و شرح آن تعلیقه ای بر تفسیر بیضاوی کتاب فی علم الزایرجه.
حاکم اسکندریه و امیر حج بود بامارت گرک و صفد رسید

پیشنهاد کاربران

بپرس