غربیلک

/qarbilak/

لغت نامه دهخدا

غربیلک. [ غ َ ل َ ] ( اِ ) ریشی ( قرحه ای ) است و عرب آن را دُبَیلَة گوید. ( از منتهی الارب ذیل دبیلة ). والجة. ( منتهی الارب ). کفگیرک.شیرپنجه : در تفجیر ریش غربیلک و تحلیل آن ، برگ گیاه سعالی عجیب الفعل است. ( از منتهی الارب ذیل سعالی ).

فرهنگ فارسی

ریشی است و عرب آنرا دبیله گوید کفگیرک

پیشنهاد کاربران

بپرس