غربان. [ غ َ ] ( ع اِ ) تثنیه غرب ، مقدم و مؤخر چشم. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به غرب شود. غربان. [ غ ِ ] ( ع اِ ) ج ِ غُراب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ابن مالک در این بیت همه جموع غراب را آورده است : بالغرب اجمع غراباً ثم اغربة و اغرب و غرابین و غربان.
( دائرة المعارف فرید وجدی ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع غراب زاغان کلاغان . تثنیه غرب مقدم و موخر چشم