غرباء

لغت نامه دهخدا

غرباء. [ غ ُ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غریب. ( منتهی الارب ) ( دهار ). غریبان. مسافران. بیگانگان. ( منتهی الارب ). دورماندگان. مردمان غریب و بیگانه و مسافر. || مردمان فقیر و پریشان و درویش. ( ناظم الاطباء ): قوم غرباء؛ اباعد. ( اقرب الموارد ). رجوع به غریب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس