غراما

لغت نامه دهخدا

غراما. [ غ َ ] ( اِ ) وزنی معادل دو دانگ است و آن را غرما نیز می گویند. ( از فرهنگ شعوری ) . || وزن یک حبه و نیم. || نیم گرام. ( السنه ترکیه و فرانسویه نک لغتی ).

فرهنگ فارسی

وزنی معادل دو دانگ است و آنرا غرما نیز میگویند وزن یک حبه و نیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی غَرَاماً: شدت و مصیبتی که دست از سر آدمی بر ندارد و همواره ملازم او باشد .
ریشه کلمه:
غرم (۶ بار)

«غرام» از مادّه «غُرْم» در اصل، به معنای مصیبت و ناراحتی شدیدی است که دست از سر انسان برندارد، و اگر به شخص طلبکار «غریم» گفته می شود، به خاطر آن است که دائماً برای گرفتن حق خویش، ملازم انسان است، به عشق و علاقه سوزانی که انسان را با اصرار، به دنبال کار یا چیزی می فرستد نیز «غرام» گفته می شود، اطلاق این واژه بر جهنم، به خاطر آن است که: عذابش شدید، پی گیر و پر دوام است.
«غریم» از مادّه «غُرْم» به معنای شخص طلبکار است و بعضی گفته اند: «غریم»، هم به «طلبکار» گفته می شود و هم به «بدهکار» (لسان العرب، مادّه غرم).

پیشنهاد کاربران

الفرقان
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا
ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻋﺬﺍﺏ [ ﺩﻭﺯﺥ ] ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﻛﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻥ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺍﺳﺖ . ( ٦٥ )

بپرس