غدود

لغت نامه دهخدا

غدود. [ غ َ / غ ُ ] ( از ع ، اِ ) مأخوذ از غده عربی است. آنندراج آرد: غدود بر وزن کبود، چیزی است مانند گوشت که در میان گوشت است اما گوشت نیست و آن را نمیخورند و دورش اندازند و در عربی غده است. ( آنندراج ). در گیلان و ترکی آذری غده و غدود گوشت را «وَز» نامند :
وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ
غدود و زهره و سرگین و خون و بوکان کن.
کسائی.
خدنگ عقده گشائی که بایدم ز غمت
درون سینه گره گشته چون غدود مرا
بونصر نصیرای بدخشانی ( از آنندراج ).
|| نوعی سنگ شبیه به غده های گوشت. رجوع به الجماهر بیرونی ص 84 شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) چیزی است مانند گوشت که در میان گوشت است و آن را نمی خورند و دور اندازند .

فرهنگ عمید

= غده

پیشنهاد کاربران

بپرس