غدات

لغت نامه دهخدا

غدات. [ غ َ ] ( ع اِ، ق ) رجوع به غداة شود.

غداة. [ غ َ ] ( ع اِ ) پگاه ، یا میان طلوع فجر و طلوع شمس ، یقال : آتیک غداة غد. ج ، غَدَوات. ( منتهی الارب ). بامداد، یا میان نماز صبح و طلوع آفتاب. ( از اقرب الموارد ). غدوة. بکرة. ( اقرب الموارد ). بام. ( برهان قاطع ذیل بام ).میان طلوع فجر و طلوع شمس. مقابل مساء :
بر این بلندی جز مر ترا اجازت نیست
که باری آید نزدیک ( ؟ ) این غدات و رواح.
مسعودسعد.
- صلوة غداة ؛ نماز بامداد دوگانه.
- غداةالصغری ؛ دزی گوید این اصطلاحی است که من معنی دقیق آن را به دست نیاوردم : و ذلک ( اجتیازنا القسم الثانی من النیل ) وقت الغداة الصغری. ( رحله ابن جبیر ). ظاهراً مراد صبح کاذب است و در تداول مغربیان به جای اصطلاح مزبور به کار میرفت.

فرهنگ معین

(غَ ) [ ع . غداة ] (اِ. ) بامداد، بین صبح کاذب و صبح صادق .

فرهنگ عمید

مابین طلوع فجر و طلوع آفتاب، بامداد.

پیشنهاد کاربران

بپرس