غجغاو

لغت نامه دهخدا

غجغاو. [ غ َ ] ( معرب ، اِ مرکب ) معرب غژگاو و غژغاو و کژگاو. موی اسب بحری است که آن را به جای تعویذ در گردن اسبان آویزند و آن را در ورق سیم و زر بگیرند. || هرچیزی که در گلوی اسبان آویزند. ( آنندراج ). در فرهنگ شعوری به تصحیف غجفا آمده به معنی قطاس که در موقع جنگ زیر گلوی اسب می بندند، و بیتی مخدوش را شاهد آورده است. ( فرهنگ شعوری ). رجوع به غژگاو و غژغاو و کژگاو شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس