غثر

لغت نامه دهخدا

غثر. [ غ َ ] ( ع مص ) موج زن گردیدن زمین به سبزی گیاه : غثرت الارض بالنبات. ( منتهی الارب ).

غثر. [ غ َ ث َ ] ( ع اِ ) پرزه جامه و ریشه آن. ( آنندراج ): اغثار ثوبک اغثیراراً؛ کثرغَثره ُ ( محرکة )؛ ای زِئبره و صوفه. ( تاج العروس ).

غثر. [ غ ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ اغثر. ( منتهی الارب ). رجوع به اغثر شود.

فرهنگ فارسی

جمع اغثر

پیشنهاد کاربران

بپرس