غتیم

لغت نامه دهخدا

غتیم. [ غ ُ ت َ ] ( ع اِ ) حیاض غُتیم ؛ کنایه از مرگ. ( منتهی الارب ). لقب الموت ، و فی المثل : «اورَدَه حیاض غتیم ». ( اقرب الموارد ).

غتیم. [ ] ( ع اِ )در فهرست مخزن الادویة ( چ بمبئی 1273 هَ. ق. ) به معنی اسفنج آمده و آن مصحف غیم است. رجوع به غیم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس