غتره

لغت نامه دهخدا

غتره. [ غ َ ت ِرْ رَ ] ( اِ ) در بعض لهجه های فارسی : خرد. بسیار خرد: یک غتره صابون.

فرهنگ فارسی

در بعض لهجه های فارسی : خرد بسیار خرد

پیشنهاد کاربران

کوفیه ( چفیه ) سفید رنگی که اعراب بر سر می گذارند.

بپرس