غبیب. [ غ َ ] ( ع اِ ) سیلگاه کوچک و تنگ که در کوه یا در زمین ایجاد شود. || ( ص ) گوشت شب مانده. ( اقرب الموارد ). غبیب. [ غ ُ ب َی ْ ] ( اِخ ) موضعی است به مدینه. || ناحیه ای به یمامه. ( منتهی الارب ). ناحیه ای است در یمامه که در شعر عرب ذکری از آن آمده است. ( معجم البلدان ).