غبار برانگیختن. [ غ ُ ب َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) گرد برآوردن در هوا. تاریکی ایجاد کردن : کجا نوری پدیدآید هم آنجاز بدفعلی برانگیزد غباری.ناصرخسرو.و رجوع به غبارانگیز شود.