تا به کی آن آهوی وحشی نگردد رام ما
ز انتظار او غبار آورد چشم رام ما.
محمدقلی سلیم ( از آنندراج ).
دیده آیینه پنداری غبار آورده است بس که در کوه خجالت از حجاب روی اوست.
محمد سعید اشرف ( از آنندراج ).
- چشم کسی غبار آوردن ؛ یعنی در چشم کسی بیماری پدید آمدن. سفیدی که بر روی چشم پیداشود. و رجوع به غبار شود.