و گر گویی ملا باشد روا نبود که جسمی را
نهایت نبود و غایت بسان جوهر اعلا.
ناصرخسرو.
غایت رنگهاست رنگ سیاه که سیه کم شود بدیگر رنگ.
ناصرخسرو.
غایت موی من سپید بودزین شگفتی همی شوم دلتنگ.
ناصرخسرو.
چرخی و ابری و خورشیدی و دریائی و کوه وین صفات اینهمه را غایت مدح است و ثناست.
مسعود سعد.
خدمت تو چنان کنم همه سال که تو را غایت رضا باشد.
مسعود سعد.
و به حقیقت بشناخت که اگر این کلید راز بدست وی دهد... در آن جانب کرم و مروت و حق صحبت و ممالحت بغایت رساند. ( کلیله و دمنه ). غایت نادانی است... آموختن علم به آسایش. ( کلیله و دمنه ). هر که از غایت محاربت غافل باشدپشیمان گردد. ( کلیله و دمنه ). و در دین و دنیا بغایت همت و قصارای امنیت برساناد. ( کلیله و دمنه ). و دوستی و برادری با او بغایت لطف و نهایت یگانگی رسانید. ( کلیله و دمنه ). غایت نادانی است طلب منفعت خویش. ( کلیله و دمنه ).از غایت نور عارض تو
آیینه خیال برنتابد.
خاقانی.
غایت و آیت شناس نامزد حضرتش غایت نصر از غزا آیت وحی از بیان.
خاقانی.
از غایت احاطت و از قوت و شرف هم جرم آفتابی و هم چرخ اعظمی.
خاقانی.
ز تو تا غایت مقصد چه یکروزه چه صدساله چو راهی در میان داری که می باید تو را رفتن.
خاقانی.
هر کاری را غایتی است و هر ملکی رانهایتی و هر حالی را زوالی و هر دولتی را انتقالی. ( ترجمه تاریخ یمینی ). اگر بغایت جد و نهایت جهد برسم هنوز فضیلت سبق و تقدم در تقدیم کرم او راست. ( ترجمه تاریخ یمینی ).بیشتر بخوانید ...