غالیون
لغت نامه دهخدا
غالیون. ( اِخ ) پرو قنصول اخائیة که برادرش سنکای فیلسوف وی را توصیف میکند ( و میگوید ) وی شخصی حلیم و ساده دل بود. و قوم یهود پولس را در حضور همین غالیون آورده ادعا کردند که کفر میگوید. بنابراین غالیون از این ادعا صرف نظر نمود و اعتنائی نکرد زیرا این مطلب از جمله مطالبی نبود که در محکمه رومانیان بدان توجه و اعتنائی توان کرد. ( کتاب اعمال رسولان 18: 12-16 ) و خود غالیون و برادرش سنکا از جمله اشخاصی بودند که نرون ظلم پیشه امر به قتل ایشان کرد. ( قاموس کتاب مقدس ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید