غافل بودن. [ ف ِ دَ ] ( مص مرکب ) حالت غفلت و بی خبری داشتن. غافلی : غافل بودن نه ز فرزانگیست غافلی از جمله دیوانگیست.نظامی.
سلام خوبی ببخشید معنی غافل نشویدچشم برداشتن ( از چیزی یا کسی ) نمونه ها ( دربسیاری باره ها ) :تا از وی چشم برداشتم، رفت و ناپدید شد. تا از موتور چشم برداشتم، از کار افتاد.+ عکس و لینک