غافت

لغت نامه دهخدا

غافت. [ ف َ / ف ِ ] ( ع اِ ) گلی است لاجوردرنگ درازشکل و شاخهای باریک دارد بدرازی یک وجب و گل و برگ و شاخ آن همه تلخ است و از کوهستان حوالی شیراز آورند، بوته آن را حشیش الغافت و شجرة البراغیث و شوکه منتنه گویند، نیم مثقال آن حیض را برسد. ( برهان ). به فارسی آن را گل خُله گویند و از گیاههای خاردار است ، برگی چون شاهدانه و گلی چون نیلوفر دارد. ( از بحر الجواهر ). به لاتینی اوبطوری و به بربری اکرسومنه نامند و نبات آن را حشیشه الغافت و شجرةالبراغیث و شوکه منتنه نامند.
ماهیت آن : گیاهی است خاردار و برگ آن دراز و عریض و طولانی و مزغب و از وسط برگهای آن شاخی مجوف خشن روییده وگل آن کبود مایل به بنفشی و طولانی و جمیع اجزای آن بسیار تلخ و از صبر تلختر و با عفوصت و قبض کمی و حرارت چندان ندارد و مستعمل گل آن است با عصاره آن ، وقوت آن سه سال باقی می ماند. بهترین آن فارسی است که از کوهستان شیراز آورند و رومی نیز. طبیعت آن گرم در اول و خشک در دوم و جمعی برعکس نیز گفته اند و صاحب ارشاد گرم و خشک در دوم دانسته و با قوت قابضه کمی.
افعال وخواص آن : ملطف و مقطع و جاذب و جالی و مفتح سده جگر و سپرز و تنقیه مجاری آن و جهت تبهای مرکبه و اسهال اخلاط سوخته و ادرار بول و شیر و حیض و عرق.
اعضاء الغذا، و النفض : آشامیدن حشیش و یا عصاره آن جهت اوجاع کبد و تفتیح سدد آن و سده طحال و تقویت کبد و تحلیل اورام آن و اورام طحال و صلابت آن و صلابت معده و سوءالقنیه واستسقاء و ادرار بول و حیض و با شراب جهت قروح امعاو حمول آن مدر قوی حیض بعد از یأس از آن.
القروح : آشامیدن نیم مثقال از حشیش آن با آب شاهتره و سکنجبین و هم چنین گل و عصاره آن و ضماد گیاه آن با پیه خنزیر کهنه و یا پیه هر حیوانی که باشد سرشته جهت قروح عسرة الاندمال و طلای عصاره آن جهت جرب و حکه و ذرورآن مجفف و التیام دهنده زخمها.
الحمی : جهت حمیات مزمنه کهنه و مرکبه و سوداویه و صفراویه ومحترقه به تخصیص عصاره آن با عصاره افسنتین.
الزینة: جهت داء الثعلب و داءالحیة. گویند مضر طحال است ، مصلح آن انیسون ، مقدار شربت آن در غیر مطبوخ تا سه درم و در مطبوخ تا هفت درم ، بدل آن در حمایت به وزن آن اسارون و نیم وزن افسنتین. و طریق اخذ عصاره آن آن است که گیاه آن را و آب آن را گرفته در آفتاب بگذارند تا منعقد گردد، پس افراص ساخته خشک نمایند. طبیعت آن سرد و خشک و الطف از جرم آن.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره گل سرخیان که پایا است و ساقه اش راست و ارتفاعش بین ۳٠ تا ۶٠ سانتیمتر است و رنگش مایل به قرمز و پوشیده از کرک و برگهایش شامل ۳ تا ۴ زوج برگچه دندانه دار و گلهایش متعدد و برنگ زرد مایل به نارنجی است . همه قسمتهای گیاه مخصوصا برگ خشک شده آن دارای اثر درمانی است . دم کرده ۲٠ در هزار این گیاه به عنوان قابض ملایم مصرف میشود و به علاوه برای رفع اسهال و بیماری های کبدی و کلیه نیز به کار می رود و چون دارای خاصیت ضد عفونی و مسکن نیز می باشد جوشانده اش را به عنوان غرغره در گلو دردها به کار می برند و همچنین در معالجات زخمها استعمال می شود حشیشه الغافث غافث شوکه منتنه دوای جگر قیزل یپراق قیزل یاپراق قاصیق اوتی علف گلو درد اکرسومنه اوباطریوس اوفاطریون جثجات ارار مشکانیه .

فرهنگ عمید

گیاهی خاردار و تلخ مزه با برگ های دراز، شاخه های باریک و مجوف، گل های کبود، و ارتفاعی درحدود ۵۰ سانتی متر که برگ، گل، و عصارۀ آن در طب به کار می رود و برای امراض کلیه، کبد، و اسهال نافع است.

پیشنهاد کاربران

بپرس