غاص. [ غاص ص ] ( ع ص ) صفت مشبهه از غص. ممتلی. پر. انباشته. آکنده. مجلس غاص باهله ، مجلسی پر مردمان. منزل غاص بالقوم ؛ جای پر از قوم. ( منتهی الارب ). || آنکه به گلویش چیز درماند. ( آنندراج ).غاص. ( ص ) مرد مفلس. ( ملحقات فرهنگ اسدی چ طهران ص 227 ).