غاسول

/qAsul/

لغت نامه دهخدا

غاسول. ( ع اِ ) اشنان. ( منتهی الارب ) ( تحفه حکیم مؤمن ). گیاهی است که آن را به فارسی اشنان خوانند و بدان دست هم شویند. ( برهان ) . اشنان القصارین. حرض. غاشول. || از تیره قرنفلیان. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 213 ). رجوع به صابونی و اشنان و قلیا شود.

فرهنگ فارسی

چوبک، اشنان، صابون وهرچیزی که با آن جامه یابدن رابشویند
( اسم ) صابونی . یا غاسول رومی . کام .

فرهنگ عمید

۱. درختچه ای خاردار از خانوادۀ سنجد، با برگ های باریک، دراز، و نوک تیز، و گل های سبز، کام، کاآم، کهام، شوک القصار، غاسول رومی.
۲. میوۀ این گیاه زرد، ترش مزه، خوراکی و ضدِ اسکوربوت و ضدِ کرم است

دانشنامه عمومی

غاسول (استان بیض). غاسول ( به عربی: الغاسول ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان البیض واقع شده است. [ ۱]
عکس غاسول (استان بیض)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس