غازبین

لغت نامه دهخدا

غازبین. ( اِخ ) قزوین.

غازبین. ( نف مرکب ) آن که یک غازرا در نظر گیرد. کنایه از شخص بسیار لئیم و خسیس.

فرهنگ معین

(ص فا. ) کنایه از: بسیار لئیم .

پیشنهاد کاربران

بپرس