غاره
لغت نامه دهخدا
غاره. [ رَ ] ( ع اِمص ) غارة. غارت و تاراج. ( برهان ). || ( اِ ) غارت کنندگان. || پیچ و تاب ریسمان را نیز گویند. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
غاره، ماغ گاو، صدای گاو، از فعل غاریدن
گویش فارسی جیرفت
گویش فارسی جیرفت