غارت کردن
برابر پارسی: تاراج، تاراج کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
ربودن، دزدیدن، سرقت کردن، دستبرد زدن، غارت کردن، لخت کردن، چاپیدن
دزدیدن، چپاول کردن، غارت کردن
ازردن، بستوه اوردن، ویران کردن، غارت کردن، لخت کردن، چاپیدن
ویران کردن، غارت کردن، تاخت و تاز کردن، بلا زده کردن
جستجو کردن، چپاول کردن، غارت کردن، لخت کردن، زیاد کاوش کردن
غارت کردن، لخت کردن، بیغما بردن، اخراج کردن یا شدن، در کیسه ریختن
ازردن، اشفته کردن، غارت کردن، جریحه دار کردن، زخم کردن، با چنگک زمین را صاف کردن
قاپیدن، غارت کردن، حرص زدن، با ولع بعلیدن
غارت کردن
غارت کردن، چاپیدن
غارت کردن، دزدی دریایی کردن، دزدی ادبی کردن
غارت کردن، چاپیدن
چپاول کردن، غارت کردن، تاخت و تاز کردن، تهاجم کردن، پیغام بردن
چپاول کردن، غارت کردن، نهب و غارت کردن، به قصد غارت حمله کردن، دله دزدی یا تلاش کردن
دزدیدن، چپاول کردن، غارت کردن
ربودن، ترکیدن، غارت کردن، بزور بردن، منتزع شدن
فارسی به عربی
( غارت کردن (شهری که اشغال شده ) ) غنیمة
پیشنهاد کاربران
طرسوسی کردن. [ طَ رَ / طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چپاول و غارت کردن ، چون مطابق اسناد تاریخی هنگامی که رومیان شرقی برشهر طرسوس چیرگی و تسلط یافتند، از هیچ نوع نهب و غارت نسبت به اموال مسلمانان دریغ نکردند.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ظاهراً در عصر شیخ ابوسعید ابوالخیر هر نوع چپاول را به چپاول رومیان در طرسوس منسوب میداشتند، و مثل گونه ای مورد استعمال واقع میشده است : صوفیان را فتوحی بوده است ، طرسوسی کرده اند . ما حصه شما اینجا نهاده ایم. ( اسرارالتوحید ص 95 ) .
غارتیدن. [ رَ دَ ] ( مص جعلی ) ( مصدرمنحوت از غارت عربی ) غارت کردن. اغارة :
چون دید ماهیان زمستان که در سفر
نوروزمه بماند قریب مهی چهار
اندر دوید و مملکت او بغارتید
با لشکری گران و سپاهی گزافه کار.
منوچهری.
چون دید ماهیان زمستان که در سفر
نوروزمه بماند قریب مهی چهار
اندر دوید و مملکت او بغارتید
با لشکری گران و سپاهی گزافه کار.
منوچهری.
چپاول تورکی است. چون در زبان عربی و لهجه هایش حروف گچپژ نیست. قابل توجه کاربر کشاورزی کلمه قاشق و بشقاب هم تورکی است. چون ما تورکهاغذا را در قابلمه و غازان پخته و در بشقاب ریخته و با قاشق می خوردیم. . . تاراج. و غارت هم تورکی است. آقای کشاوزر
نهب کردن
نهب
چاپیدن