[ویکی فقه] عیون أخبار الرضا علیه السلام (ترجمه آقا نجفی ). ترجمه عیون اخبار الرضا علیه السّلام اثر شیخ صدوق رحمة الله علیه توسط محمد تقی اصفهانی (مشهور به آقا نجفی) است که حاوی روایات مربوط به امام رضا علیه السّلام می باشد.
مترجم در صفحه ۷ سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل بمعنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر» این سخن مترجم ظاهرا حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است این شیوه که به آن ترجمه تحت اللفظی اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود به دلیل اینکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حد زیادی می اندازد. به عنوان مثال: صفحه ۴۸ «ای فضل بحق قرابتی که من برسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو) مقابل لآخذن الذی فیه عیناک است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند با توجه «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» «ای زیاد این علی علیه السّلام کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد «زیاد! این شخص نوشته اش نوشته من است، گفتارش گفتار من است، فرستاده اش فرستاده من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.» از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت علیه السّلام از فارسی زبانان از کلمات معصومین علیه السّلام منتفع و بهره مند شوند و آداب خود را در هرگونه سیر و سلوک با آنچه از آنها وارد شده است تطبیق داده و عمل نمایند ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است اشاره می شود: مترجم از نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است، مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد، ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود، عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید، سلسله بسند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است. و از آنجا که ترجمه در سال ۱۲۹۶ قمری به پایان رسیده شاید اینگونه سبک نگارش و خیلی از اشکالات فوق بر ترجمه قابل کامل باشد.
مترجم در صفحه ۷ سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل بمعنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر» این سخن مترجم ظاهرا حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است این شیوه که به آن ترجمه تحت اللفظی اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود به دلیل اینکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حد زیادی می اندازد. به عنوان مثال: صفحه ۴۸ «ای فضل بحق قرابتی که من برسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو) مقابل لآخذن الذی فیه عیناک است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند با توجه «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» «ای زیاد این علی علیه السّلام کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد «زیاد! این شخص نوشته اش نوشته من است، گفتارش گفتار من است، فرستاده اش فرستاده من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.» از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت علیه السّلام از فارسی زبانان از کلمات معصومین علیه السّلام منتفع و بهره مند شوند و آداب خود را در هرگونه سیر و سلوک با آنچه از آنها وارد شده است تطبیق داده و عمل نمایند ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است اشاره می شود: مترجم از نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است، مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد، ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود، عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید، سلسله بسند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است. و از آنجا که ترجمه در سال ۱۲۹۶ قمری به پایان رسیده شاید اینگونه سبک نگارش و خیلی از اشکالات فوق بر ترجمه قابل کامل باشد.
[ویکی فقه] عیون أخبار الرضا علیه السلام (ترجمه غفاری). ترجمه عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، به اهتمام آقایان علی اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید به انجام رسیده است. شیخ صدوق رحمة الله علیه در این اثر روایت های پیرامون امام رضا علیه السّلام و مجموعه روایاتی که از آن حضرت روایت شده است را، جمع آوری نموده است.
یکی از ویژگی های اساسی مترجم که همواره باید به آن پای بند باشد، رعایت دقیق امانت در ترجمه است. مترجم متون حدیثی دارای یک تکلیف اخلاقی است و اصل امانت داری یکی از مولفه های ارزیابی و ارزش گذاری یک ترجمه محسوب شده است. زیرا مترجم افزون بر آن که باید همواره بکوشد تا دانش مربوط را کسب کند و جایز اصول ترجمه باشد، باید دست به یک ریاضت فکری بزند و به هوش باشد که علائق، گرایش ها و پیش فرض های خود در امر ترجمه دخالت ندهد و در پرتو برخی از آنها متن حدیث را ترجمه نکند و از این طریق معنای خارجی از متن اصلی را بر آن نیفزاید و متنی به نام ترجمه به دست ندهد که در حقیقت سخن خود وی است نه ترجمه.
یکی از ویژگی های اساسی مترجم که همواره باید به آن پای بند باشد، رعایت دقیق امانت در ترجمه است. مترجم متون حدیثی دارای یک تکلیف اخلاقی است و اصل امانت داری یکی از مولفه های ارزیابی و ارزش گذاری یک ترجمه محسوب شده است. زیرا مترجم افزون بر آن که باید همواره بکوشد تا دانش مربوط را کسب کند و جایز اصول ترجمه باشد، باید دست به یک ریاضت فکری بزند و به هوش باشد که علائق، گرایش ها و پیش فرض های خود در امر ترجمه دخالت ندهد و در پرتو برخی از آنها متن حدیث را ترجمه نکند و از این طریق معنای خارجی از متن اصلی را بر آن نیفزاید و متنی به نام ترجمه به دست ندهد که در حقیقت سخن خود وی است نه ترجمه.
[ویکی فقه] عیون اخبار الرضا علیه السلام (ترجمه آقا نجفی ). ترجمه عیون اخبار الرضا علیه السّلام اثر شیخ صدوق رحمة الله علیه توسط محمد تقی اصفهانی (مشهور به آقا نجفی) است که حاوی روایات مربوط به امام رضا علیه السّلام می باشد.
مترجم در صفحه ۷ سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل بمعنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر» این سخن مترجم ظاهرا حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است این شیوه که به آن ترجمه تحت اللفظی اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود به دلیل اینکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حد زیادی می اندازد. به عنوان مثال: صفحه ۴۸ «ای فضل بحق قرابتی که من برسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو) مقابل لآخذن الذی فیه عیناک است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند با توجه «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» «ای زیاد این علی علیه السّلام کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد «زیاد! این شخص نوشته اش نوشته من است، گفتارش گفتار من است، فرستاده اش فرستاده من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.» از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت علیه السّلام از فارسی زبانان از کلمات معصومین علیه السّلام منتفع و بهره مند شوند و آداب خود را در هرگونه سیر و سلوک با آنچه از آنها وارد شده است تطبیق داده و عمل نمایند ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است اشاره می شود: مترجم از نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است، مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد، ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود، عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید، سلسله بسند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است. و از آنجا که ترجمه در سال ۱۲۹۶ قمری به پایان رسیده شاید اینگونه سبک نگارش و خیلی از اشکالات فوق بر ترجمه قابل کامل باشد.
نسخه شناسی
نسخه حاضر توسط انتشارات علمیه اسلامیه دو جلد در یک مجلد چاپ و به بازار عرضه گردیده شده است.
مترجم در صفحه ۷ سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل بمعنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر» این سخن مترجم ظاهرا حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است این شیوه که به آن ترجمه تحت اللفظی اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود به دلیل اینکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حد زیادی می اندازد. به عنوان مثال: صفحه ۴۸ «ای فضل بحق قرابتی که من برسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (میگیرم چیزیرا که در او است دو چشم تو) مقابل لآخذن الذی فیه عیناک است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند با توجه «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» «ای زیاد این علی علیه السّلام کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد «زیاد! این شخص نوشته اش نوشته من است، گفتارش گفتار من است، فرستاده اش فرستاده من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.» از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت علیه السّلام از فارسی زبانان از کلمات معصومین علیه السّلام منتفع و بهره مند شوند و آداب خود را در هرگونه سیر و سلوک با آنچه از آنها وارد شده است تطبیق داده و عمل نمایند ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است اشاره می شود: مترجم از نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است، مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد، ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود، عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید، سلسله بسند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است. و از آنجا که ترجمه در سال ۱۲۹۶ قمری به پایان رسیده شاید اینگونه سبک نگارش و خیلی از اشکالات فوق بر ترجمه قابل کامل باشد.
نسخه شناسی
نسخه حاضر توسط انتشارات علمیه اسلامیه دو جلد در یک مجلد چاپ و به بازار عرضه گردیده شده است.
[ویکی نور] عیون اخبار الرضا علیه السلام (ترجمه آقانجفی). عیون أخبار الرضا(ع) اثر شیخ صدوق(ره) با ترجمه و شرح محمدتقی اصفهانی (مشهور به آقا نجفی)، حاوی روایات مربوط به امام رضا(ع) می باشد.
مترجم در ابتدای کتاب سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل به معنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر.» این سخن مترجم ظاهراً حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است. در این شیوه که به آن ترجمه «تحت اللفظی» اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد. این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود؛ چراکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حدّ زیادی می اندازد. به عنوان مثال:صفحه 48 «ای فضل بحق قرابتی که من به رسول خدا(ص) دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه می گیرم چیزی را که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (می گیرم چیزی را که در او است دو چشم تو) مقابل «لآخذنّ الذی فیه عیناک» است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند و چنین ترجمه کند: «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» (ترجمه علی اکبر غفاری، باب 4، حدیث 5) و صفحه 23 «ای زیاد این علی(ع) کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد: «زیاد!این شخص نوشته اش نوشته من، گفتارش گفتار من و فرستاده اش فرستاده ی من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.»(ترجمه علی اکبر غفاری، باب 4، حدیث 25) از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است.
با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت(ع) از فارسی زبانان از کلمات معصومین(ع) منتفع و بهره مند شوند، ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است، اشاره می شود: مترجم به نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است. مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد. ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است، فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود. عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید. سلسله سند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است.
ابن بابویه، محمد بن علی (نویسنده)
آقانجفی ، محمدتقی بن محمدباقر (مترجم)
مترجم در ابتدای کتاب سبک و روش ترجمه خود را اینچنین بیان می کند: «علی قدر الامکان از عبارت حدیث بیرون نشدم چه در اغلب موارد نقل به معنی کردم و لیکن معنی، مطلق حدیث است بنا بر ظاهر مکشوف در نزد این قاصر.» این سخن مترجم ظاهراً حاکی از این است که روش او در این ترجمه، انتقال معانی الفاظ به زبان فارسی و انعکاس ساختارهای زبان متن اصلی در ترجمه است. در این شیوه که به آن ترجمه «تحت اللفظی» اطلاق می شود مترجم فقط سعی می کند که برای هر یک از کلمه های متن اصلی، مرادف و یا معادل مناسبی پیدا کند تا معنای هر یک را مقابل هر واژه قرار دهد. این نوع ترجمه با آنکه از ترجمه لفظ به لفظ بهتر است ولی باز موجب نارسایی در کلام می شود؛ چراکه در این روش، ترجمه بدون ملاحظه سیستم جمله بندی و ساختار نحوی زبان مقصد صورت می گیرد که در نتیجه ترجمه را از روانی و خوشخوان بودن تا حدّ زیادی می اندازد. به عنوان مثال:صفحه 48 «ای فضل بحق قرابتی که من به رسول خدا(ص) دارم که اگر پسر عم مرا نیاوردی الان هر آینه می گیرم چیزی را که در او است دو چشم تو.» که جمله اخیر ترجمه (می گیرم چیزی را که در او است دو چشم تو) مقابل «لآخذنّ الذی فیه عیناک» است که مترجم می توانست خواننده را بدون سردرگمی و بدون نیاز به توضیح، معنا و مفهوم جمله را به او بفهماند و چنین ترجمه کند: «اگر هم اکنون پسر عمویم را به اینجا نیاوری، به خویشاوندیم با پیامبر گردنت را می زنم» (ترجمه علی اکبر غفاری، باب 4، حدیث 5) و صفحه 23 «ای زیاد این علی(ع) کتاب او کتاب من است و کلام او کلام من است و رسول و پیغام آور او پیغام آور من است و آنچه بگوید گفته گفته او است» و شاید بهتر بود اینگونه بیاورد: «زیاد!این شخص نوشته اش نوشته من، گفتارش گفتار من و فرستاده اش فرستاده ی من است و هرچه بگوید مطلب همان است که او گفته است.»(ترجمه علی اکبر غفاری، باب 4، حدیث 25) از مزایای این ترجمه، آنجا که روایتی احتیاج به توضیحی داشته است تا خواننده روایت را بهتر و آسان تر بفهمد با کلمه «مترجم گوید» اینکار صورت گرفته است.
با اینکه این ترجمه موجب شده است تا افراد و دوستداران اهل بیت(ع) از فارسی زبانان از کلمات معصومین(ع) منتفع و بهره مند شوند، ولی به بایسته هایی که در یک ترجمه لازم است و این ترجمه فاقد آن است، اشاره می شود: مترجم به نسخه های خطی و آنچه مورد اعتماد خویش در ترجمه بوده است اشاره ای نداشته است. مترجم متن عربی را نیاورده که این کار مجال را از خواننده برای تطبیق می گیرد. ترجمه فاقد عنوان بندی مستقیم در اکثر موارد است، فقط شماره باب در بالای صفحات آمده، روایات هر باب فاقد شماره مسلسل می باشد و جدایی روایات با ذکر «نص دیگر» از یکدیگر تمییز داده می شود. عدم قلم متناسب و فشردگی خطوط که خواندن را مشکل می نماید. سلسله سند روایات حذف و در آخر کتاب هم ذکر «مشیخه» گنجانده نشده است.
ابن بابویه، محمد بن علی (نویسنده)
آقانجفی ، محمدتقی بن محمدباقر (مترجم)
[ویکی نور] عیون اخبار الرضا علیه السلام (ترجمه روغنی قزوینی). عیون أخبار الرضا(ع)، اثر عربی ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق، کتابی روایی است که به قلم شیوا و رسای محمدصالح روغنی قزوینی به فارسی روان و سلیس، ترجمه شده است.
یکی از نکات جالب و حایز توجه در این کتاب، رویکردی است که امام رضا(ع) در پاسخ به سؤالاتی که در مورد تضاد بعضی از احادیث ایجاد شده است، اتخاذ می کنند. در چند مورد، حضرت احادیث امام صادق(ع) را چنان زیبا تأویل می برد که عقل در حیرت می ماند که امام صادق(ع) از این حدیث، چه نکته قابل توجهی را اراده فرموده بوده و دیگران از آن غافل بودند. این نگاه بایستی برای علمای حدیث، بسیار آموزنده باشد. البته در این کتاب شریف، نکاتی نیز هست که برای علم امروز و تفکر امروزین ما قابل قبول نیست؛ لیکن امامی دیگر بایستی تا این نکات را آن چنان که امام رضا(ع)، احادیث جدش امام صادق(ع) را تأویل می برد، تفسیر کرده و توضیح دهد
مترجم این اثر، از معاصرین علامه شیخ حر عاملی است. او از بزرگان علمای خراسان و مورد توجه عام و خاص بود. قطعه هایی نیز از اشعار سروده طبع ایشان را که به «فقیر» تخلص می جسته اند، در بعضی از آثار ایشان می توان یافت. بیشتر اهتمام ایشان، در ترجمه بوده است. ترجمه کتاب حاضر را ایشان به عنوان «برکات مشهد مقدس رضوی» یاد کرده و آن را در سال 1075ق، در اولین سال تشرف به آستان امام رضا(ع) ترجمه نموده است
ترجمه حاضر به علت نوع صفحه آرایی و اینکه ترجمه بایستی روبه روی متن قرار می گرفت، ویرایش و تلخیص شده و شروح مترجم، حذف گردیده است
دو نسخه خطی ملاک کار مصحح در این اثر قرار گرفته است که متأسفانه، هر دو نسخه ناقص و در بعضی موارد، به شدت ناخوانا بوده است؛ لذا بعضی از صفحات و ابواب که یا ترجمه نداشت و یا اینکه در هر دو نسخه قابل خواندن نبود، از طرف ناشر ترجمه شده است.
در ابتدای کتاب، مقدمه ای از ناشر آمده است که در آن، ضمن ارائه اطلاعاتی پیرامون اصل کتاب و نویسنده و مترجم آن، به خصوصیات ترجمه، اشاره شده است.
یکی از نکات جالب و حایز توجه در این کتاب، رویکردی است که امام رضا(ع) در پاسخ به سؤالاتی که در مورد تضاد بعضی از احادیث ایجاد شده است، اتخاذ می کنند. در چند مورد، حضرت احادیث امام صادق(ع) را چنان زیبا تأویل می برد که عقل در حیرت می ماند که امام صادق(ع) از این حدیث، چه نکته قابل توجهی را اراده فرموده بوده و دیگران از آن غافل بودند. این نگاه بایستی برای علمای حدیث، بسیار آموزنده باشد. البته در این کتاب شریف، نکاتی نیز هست که برای علم امروز و تفکر امروزین ما قابل قبول نیست؛ لیکن امامی دیگر بایستی تا این نکات را آن چنان که امام رضا(ع)، احادیث جدش امام صادق(ع) را تأویل می برد، تفسیر کرده و توضیح دهد
مترجم این اثر، از معاصرین علامه شیخ حر عاملی است. او از بزرگان علمای خراسان و مورد توجه عام و خاص بود. قطعه هایی نیز از اشعار سروده طبع ایشان را که به «فقیر» تخلص می جسته اند، در بعضی از آثار ایشان می توان یافت. بیشتر اهتمام ایشان، در ترجمه بوده است. ترجمه کتاب حاضر را ایشان به عنوان «برکات مشهد مقدس رضوی» یاد کرده و آن را در سال 1075ق، در اولین سال تشرف به آستان امام رضا(ع) ترجمه نموده است
ترجمه حاضر به علت نوع صفحه آرایی و اینکه ترجمه بایستی روبه روی متن قرار می گرفت، ویرایش و تلخیص شده و شروح مترجم، حذف گردیده است
دو نسخه خطی ملاک کار مصحح در این اثر قرار گرفته است که متأسفانه، هر دو نسخه ناقص و در بعضی موارد، به شدت ناخوانا بوده است؛ لذا بعضی از صفحات و ابواب که یا ترجمه نداشت و یا اینکه در هر دو نسخه قابل خواندن نبود، از طرف ناشر ترجمه شده است.
در ابتدای کتاب، مقدمه ای از ناشر آمده است که در آن، ضمن ارائه اطلاعاتی پیرامون اصل کتاب و نویسنده و مترجم آن، به خصوصیات ترجمه، اشاره شده است.
[ویکی فقه] عیون اخبار الرضا علیه السلام (ترجمه غفاری). ترجمه عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، به اهتمام آقایان علی اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید به انجام رسیده است. شیخ صدوق رحمة الله علیه در این اثر روایت های پیرامون امام رضا علیه السّلام و مجموعه روایاتی که از آن حضرت روایت شده است را، جمع آوری نموده است.
یکی از ویژگی های اساسی مترجم که همواره باید به آن پای بند باشد، رعایت دقیق امانت در ترجمه است. مترجم متون حدیثی دارای یک تکلیف اخلاقی است و اصل امانت داری یکی از مولفه های ارزیابی و ارزش گذاری یک ترجمه محسوب شده است. زیرا مترجم افزون بر آن که باید همواره بکوشد تا دانش مربوط را کسب کند و جایز اصول ترجمه باشد، باید دست به یک ریاضت فکری بزند و به هوش باشد که علائق، گرایش ها و پیش فرض های خود در امر ترجمه دخالت ندهد و در پرتو برخی از آنها متن حدیث را ترجمه نکند و از این طریق معنای خارجی از متن اصلی را بر آن نیفزاید و متنی به نام ترجمه به دست ندهد که در حقیقت سخن خود وی است نه ترجمه.
← وظیفه مترجم
نسخه حاضر توسط نشر صدوق با عنوان چاپ اول سال ۱۳۷۳ تهران در دو مجلد چاپ و به بازار عرضه گردیده است.
منابع مقاله
مجله علوم و حدیث ، شماره ۱۹ و ۲۰، سال پنجم، پژوهشی در اصول، مبانی و فرآیند ترجمه قرآن ، سید محمد حسن جواهری. مجله ماه دین، شماره ۷۱- ۶۶، ۱۳۸۳. مجله ماه دین، شماره ۹۰- ۸۹، فروردین ۱۳۸۴، اسفند ۱۳۸۳.
منبع
...
یکی از ویژگی های اساسی مترجم که همواره باید به آن پای بند باشد، رعایت دقیق امانت در ترجمه است. مترجم متون حدیثی دارای یک تکلیف اخلاقی است و اصل امانت داری یکی از مولفه های ارزیابی و ارزش گذاری یک ترجمه محسوب شده است. زیرا مترجم افزون بر آن که باید همواره بکوشد تا دانش مربوط را کسب کند و جایز اصول ترجمه باشد، باید دست به یک ریاضت فکری بزند و به هوش باشد که علائق، گرایش ها و پیش فرض های خود در امر ترجمه دخالت ندهد و در پرتو برخی از آنها متن حدیث را ترجمه نکند و از این طریق معنای خارجی از متن اصلی را بر آن نیفزاید و متنی به نام ترجمه به دست ندهد که در حقیقت سخن خود وی است نه ترجمه.
← وظیفه مترجم
نسخه حاضر توسط نشر صدوق با عنوان چاپ اول سال ۱۳۷۳ تهران در دو مجلد چاپ و به بازار عرضه گردیده است.
منابع مقاله
مجله علوم و حدیث ، شماره ۱۹ و ۲۰، سال پنجم، پژوهشی در اصول، مبانی و فرآیند ترجمه قرآن ، سید محمد حسن جواهری. مجله ماه دین، شماره ۷۱- ۶۶، ۱۳۸۳. مجله ماه دین، شماره ۹۰- ۸۹، فروردین ۱۳۸۴، اسفند ۱۳۸۳.
منبع
...
[ویکی نور] عیون اخبار الرضا علیه السلام (تصحیح لاجوردی ). عیون أخبار الرضا علیه السلام (تصحیح لاجوردی )، تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق، مفصل ترین و معتبرترین کتاب در مورد جوانب مختلف زندگانی امام رضا(ع) و نیز سخنان ایشان در موضوعات مختلف است
کتاب به زبان عربی و در قرن چهارم هجری نوشته شده و تصحیح آن به قلم مهدی لاجوردی زاده صورت پذیرفته است.
زمانی که صاحب بن عباد دیلمی، وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران در مدح و ستایش امام رضا(ع) اشعاری را می سراید و آن را به شیخ صدوق(ره) هدیه می دهد، وی نیز کتاب حاضر را به پاس زحمات صاحب بن عباد دیلمی به نگارش درآورده و به او هدیه می دهد.
در بیان اهمیت کتاب، می توان به این نکته اشاره کرد که این اثر، از جمله کتاب های معتبر شیعه می باشد که بسیاری از مسائل مربوط به فقه شیعه در آن بیان شده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو جلد، در شصت و نه باب، تنظیم شده است.
کتاب به زبان عربی و در قرن چهارم هجری نوشته شده و تصحیح آن به قلم مهدی لاجوردی زاده صورت پذیرفته است.
زمانی که صاحب بن عباد دیلمی، وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران در مدح و ستایش امام رضا(ع) اشعاری را می سراید و آن را به شیخ صدوق(ره) هدیه می دهد، وی نیز کتاب حاضر را به پاس زحمات صاحب بن عباد دیلمی به نگارش درآورده و به او هدیه می دهد.
در بیان اهمیت کتاب، می توان به این نکته اشاره کرد که این اثر، از جمله کتاب های معتبر شیعه می باشد که بسیاری از مسائل مربوط به فقه شیعه در آن بیان شده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو جلد، در شصت و نه باب، تنظیم شده است.