( عیهلة ) عیهلة. [ ع َ هََ ل َ ] ( ع ص ) زن چست و سبک که یک جا قرار نگیرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گنده پیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زن پیر. ( ناظم الاطباء ). عجوز. ( اقرب الموارد ). || ماده شتر تیزرو. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عَیهَل. رجوع به عیهل شود. عیهلة. [ ع َ هََ ل َ ] ( اِخ ) ابن کعب بن عوف عنسی مذحجی ، مشهور به ذوالحمار. اولین تن که در اسلام مرتد شد. رجوع به اسود ( ابن کعب عنسی ) شود.