عین قبول. [ع َ / ع ِ ن ِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یا به عین قبول. چشم پذیرش. نظر قبول. دیده قبول : در عین قبول تو خرد رایک رنگ نموده کفر و ایمان.خاقانی.ای مرد دشمنان چه سگ و دوستان چه خاک آنجا که حق به عین قبولت کند نظر.خاقانی.