عیان گشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) آشکار شدن. هویدا گشتن. عیان شدن : که دانم تو رابیش مشکل نماندحقیقت عیان گشت و باطل نماند.سعدی.و رجوع به عیان شدن شود.