[ویکی نور] عیار دانش (مشتمل بر الهیات و طبیعیات). عیار دانش (مشتمل بر الهیات و طبیعیات)، تألیف علینقی بن احمد بهبهانی، با تصحیح سید علی موسوی بهبهانی، کتابی است به زبان فارسی در طبیعیات و الهیات که به روش مشائیان تحریر گردیده و در دو بخش، تنظیم شده است.
نویسنده کتاب خود را به علی مردان خان، حکمران فارس اهدا کرده است.
اهمیت اثر در این است که به خلاف سنت مرسوم آن عهد، به فارسی نگاشته شده و در شمار معدود کتب فلسفی و فارسی این دوره است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندین باب و قسم تنظیم شده است.
از پاره ای از عبارات کتاب، سبک نثرنویسی آن را به خوبی می توان دریافت. نگارش کتاب مقارن با فساد و انحطاط ادب فارسی و رواج سستگویی در متون این ادب می باشد؛ روزگاری که تحصیلات رسمی با صرف و نحو عربی شروع می شد و تا پایه نهایی علوم مرسوم، زبان عربی ملازم اهل علم بود. آنان طبعا با عربی خو می گرفتند و خواه ناخواه عربیت در آثار قلمی آنان اثر می گذاشت. اکثر کتب علمی که در این دوران نوشته شده، به زبان عربی بوده و کتاب حاضر از معدود آثار فارسی باقیمانده این دوران است. نفوذ عمیق عربی در فارسی و استعمال الفاظ و اصطلاحات عربی، از ویژگی های نثر فارسی این دوره بوده است. کتاب حاضر نیز از این جریان در امان نمانده و خصایص سبک مذکور به روشنی در آن منعکس است. این ویژگی کتاب از یک طرف و دشوار بودن مفاهیم فلسفی از طرفی دیگر، پیچیدگی متن را دوچندان ساخته است. اما همین که به خلاف سنت مرسوم آن عهد، به فارسی نگاشته شده است و در شمار معدود کتب فلسفی و فارسی این دوره است، حایز اهمیت و صاحب جایگاهی خاص می باشد.
مصحح که کتاب حاضر را از روی نسخه ای منحصربه فرد تصحیح کرده، در مقدمه خود، به توضیحاتی درباره مبادی سه گانه علم - تعریف علم، موضوع علم و غرض یا هدف از علم - پرداخته، سپس مبادی سه گانه حکمت و فلسفه را از دیدگاه فیلسوف مشائی و اشراقی، مورد بررسی قرار داده و از آنجا که نویسنده به حکمت متعالیه نظر موافقی ندارد، مصحح نیز از پرداختن به آن، خودداری کرده است.
نویسنده کتاب خود را به علی مردان خان، حکمران فارس اهدا کرده است.
اهمیت اثر در این است که به خلاف سنت مرسوم آن عهد، به فارسی نگاشته شده و در شمار معدود کتب فلسفی و فارسی این دوره است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندین باب و قسم تنظیم شده است.
از پاره ای از عبارات کتاب، سبک نثرنویسی آن را به خوبی می توان دریافت. نگارش کتاب مقارن با فساد و انحطاط ادب فارسی و رواج سستگویی در متون این ادب می باشد؛ روزگاری که تحصیلات رسمی با صرف و نحو عربی شروع می شد و تا پایه نهایی علوم مرسوم، زبان عربی ملازم اهل علم بود. آنان طبعا با عربی خو می گرفتند و خواه ناخواه عربیت در آثار قلمی آنان اثر می گذاشت. اکثر کتب علمی که در این دوران نوشته شده، به زبان عربی بوده و کتاب حاضر از معدود آثار فارسی باقیمانده این دوران است. نفوذ عمیق عربی در فارسی و استعمال الفاظ و اصطلاحات عربی، از ویژگی های نثر فارسی این دوره بوده است. کتاب حاضر نیز از این جریان در امان نمانده و خصایص سبک مذکور به روشنی در آن منعکس است. این ویژگی کتاب از یک طرف و دشوار بودن مفاهیم فلسفی از طرفی دیگر، پیچیدگی متن را دوچندان ساخته است. اما همین که به خلاف سنت مرسوم آن عهد، به فارسی نگاشته شده است و در شمار معدود کتب فلسفی و فارسی این دوره است، حایز اهمیت و صاحب جایگاهی خاص می باشد.
مصحح که کتاب حاضر را از روی نسخه ای منحصربه فرد تصحیح کرده، در مقدمه خود، به توضیحاتی درباره مبادی سه گانه علم - تعریف علم، موضوع علم و غرض یا هدف از علم - پرداخته، سپس مبادی سه گانه حکمت و فلسفه را از دیدگاه فیلسوف مشائی و اشراقی، مورد بررسی قرار داده و از آنجا که نویسنده به حکمت متعالیه نظر موافقی ندارد، مصحح نیز از پرداختن به آن، خودداری کرده است.
wikinoor: عیار_دانش_(مشتمل_بر_الهیات_و_طبیعیات)